مالی بیطرف نیست.
2-13-1-5-کامل بودن
اطلاعات مالی باید با توجه به کیفیت اهمیت و ملاحظات مربوط به فزونی منافع بر هزینه تهیه و ارائه آن کامل باشد (پیوست استانداردهای حسابداری ایران).
2-13-2-مربوط بودن28
اطلاعاتی مربوط تلقی میشود که بر تصمیمات استفادهکنندگان در ارزیابی رویدادهای گذشته، حال یا آینده یا تأیید یا تصحیح ارزیابیهای گذشته آنها مؤثر واقع شود «اطلاعات مربوطه»، یا دارای ارزش پیشبینی کنندگی و یا حائز ارزش تأییدکنندگی است. نقشهای پیشبینی کنندگی و تأییدکنندگی اطلاعات به هم مربوط است. بهطور مثال، اطلاعات در مورد سطح و ساختار فعلی داراییهای واحد تجاری، برای استفادهکنندگانی که سعی دارند توان واحد تجاری را در استفاده از سرعتها و واکنش به شرایط نامطلوب پیشبینی کنند؛ دارای ارزش است. همین اطلاعات دارای نقش تأییدکنندگی در مورد پیشبینیهای گذشته مثلاً درباره ساختار واحد تجاری و ماحصل عملیات است.
اطلاعات در مورد وضعیت مالی و عملکرد مالی گذشته اغلب برای پیشبینی وضعیت مالی و عملکرد مالی آتی و سایر موضوعات موردعلاقه مستقیم استفادهکنندگان از قبیل پرداخت سود سهام یا دستمزد، تغییرات در بهای اوراق بهادار و توانایی واحد تجاری جهت ایفای تعهدات خود در سررسیده، مورداستفاده قرار میگیرد. برای اینکه اطلاعات دارای ارزش پیشبینی کنندگی باشد نیازی نیست که در قالب یک پیشبینی صریح ارائه شود معهذا توان پیشبینی بر اساس صورتهای مالی تحت تأثیر نحوه نمایش اطلاعات در مورد معاملات و سایر رویدادهای گذشته ارتقا مییابد. بهطور مثال هرگاه اقلام غیرمعمولی، غیرعادی و غیرتکراری درآمد یا هزینه جداگانه افشا شود، ارزش پیشبینی کنندگی صورتهای عملکرد مالی افزایش یابد (پیوست استانداردهای حسابداری ایران).
هرگاه تأخیری نابجا در گزارش اطلاعات رخ دهد، اطلاعات ممکن است خصوصیت مربوط بودن خود را از دست بدهد. اطلاعات زمانی بهموقع هستند که هنگام نیاز برای تصمیمگیری در دسترس کاربر باشند. برخی از سیستمهای اطلاعاتی حسابداری رایانه اولیه کمتر به این هدف دسترسی پیدا کردند. در این سیستمها، اطلاعات موجود در دفتر کل بهطور هفتگی یا ماهانه بهروز میشوند، هرچند کارمندان روزانه به اطلاعات جاری نیاز داشتند. برای مثال، فرض کنید که رسید کالا به انبار و صدور آن از انبار روزهای جمعه به دفتر کل منتقل میشود. یک مشتری از فروشنده میخواهد موجودی یک کالای خاص را در چهارشنبه اعلام کند. فروشنده تنها میتواند اعلام کند که موجودی این کالا در روز جمعه گذشته چقدر بوده است و درباره موجودی، زمانی که مشتری نیازمند آن است چیزی نمیتواند بگوید (دستگیر و سعیدی،1388).
ممکن است لازم شود که مدیریت نوعی موازنه بین ویژگیهای بهموقع بودن و قابلاتکا بودن برقرار کند. برای نیل به موازنه بین این دو، مهمترین موضوعی که باید موردتوجه قرار گیرد این است که چگونه به بهترین وجه به نیازهای تصمیمگیری اقتصادی استفادهکنندگان پاسخ داده شود.
2-13-3-قابلمقایسه بودن29
استفادهکنندگان از اطلاعات مالی باید بتوانند اطلاعات مالی واحد تجاری را طی زمان مورد مقایسه قرار دهند ونیز بتوانند وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطافپذیری مالی مؤسسات مختلف را نسبت به یکدیگر بسنجند بدین ترتیب ضرورت دارد اثرات معاملات و سایر رویدادهای مشابه در داخل واحد تجاری و در طول زمان برای آن واحد تجاری باثبات رویه اندازهگیری و ارائهشده و بین واحدهای تجاری مختلف نیز هماهنگی رویه در باب اندازهگیری و ارائه موضوعات مشابه رعایت گردد. (پیوست استانداردهای حسابداری ایران).
2-13-4-قابلفهم بودن30
یک خصوصیت کیفی مهم اطلاعات مالی، این است که بهآسانی برای استفادهکنندگان قابلدرک باشد. قابلفهم بودن مشکل از دو عامل زیر است:
2-13-4-1-توان استفادهکنندگان
اطلاعات مالی برای رفع نیازهای استفادهکنندگان مختلفی که از درجات مختلف آگاهی از فعالیتهای تجاری و اقتصادی و نحوه حسابداری برخوردارند، تهیه میشود. معهذا اطلاعات مالی عموماً بر اساس این فرض که استفادهکنندگان از آگاهی معقولی در مورد فعالیتهای تجاری و اقتصادی و نحوه حسابداری برخوردارند و اینکه مایل به مطالعه اطلاعات با تلاش معقولی هستند، تهیه میشود. درعینحال، اطلاعات پیچیدهای که جهت رفع نیازهای تصمیمگیری اقتصادی مربوط تلقی میشود نباید به بهانه مشکل بودن درک آن توسط برخی استفادهکنندگان از صورتهای مالی حذف شود. گرچه اینگونه اطلاعات نیز باید حتیالمقدور بهگونهای ساده ارائه شود (پیوست استانداردهای حسابداری ایران).
2-13-4-2-ادغام و طبقهبندی اطلاعات
یک عامل مهم در قابلفهم بودن اطلاعات مالی، نحوه ارائه آنهاست برای اینکه ارائه اطلاعات مالی قابلفهم باشد لازم است که اقلام به نحوی مناسب در یکدیگر ادغام و طبقهبندی شود.
2-13-5-بهموقع بودن31
اطلاعات وقتی بهموقع است که تصمیمگیرندگان قادر به دستیابی به آنها درزمان تصمیمگیری باشند یعنی در
زمان مناسب در دسترس تصمیمگیرندگان قرار گیرد. هرگاه تأخیری نابجا در گزارش رخ دهد اطلاعات ممکن است خصوصیت مربوط بودن خود را از دست بدهد. شایانذکر است که بهموقع بودن، مربوط بودن را تضمین نمیکند؛ اما لازمه مربوط بودن اطلاعات، بهموقع بودن آن است.
هرچه زمان ا
ر
ائه اطلاعات به تاریخ وقوع رویدادهای مربوط، نزدیکتر باشد؛ اطلاعات مربوطتر است. بر همین اساس انتشار گزارشهای مالی باید به تاریخ پایان دورهی مالی تا حد ممکن نزدیکتر باشد. (تاری ورودی، 1381).
2-14-کنترلهای داخلی
بسیاری کنترلهای داخلی را اقدامات واحد تجاری برای جلوگیری از تقلب کارکنان تصور میکنند. درواقع این اقدامات جزئی از کنترل داخلی است. سیستم کنترل داخلی یعنی مجموعه سیاستها و رویههایی که مدیریت واحد اقتصادی برای دستیابی به هدف خود، به کار میگیرد. هدف مدیریت عبارت است از حصول اطمینان نسبی از اداره امور واحد اقتصادی بهگونهای منظم و اثربخش، اداره منظم و اثربخش یعنی حصول اطمینان از رعایت رویههای موردنظر مدیریت، حفاظت از داراییها، پیشگیری از کشف تقلب و اشتباهات، دقت و کامل بودن مدارک حسابداری و تهیه بهموقع صورتهای مالی قابلاعتماد (میگز و دیگران، 1384).
2-15-ضرورت وجود کنترلهای داخلی
روند درازمدت تبدیل شرکتها به سازمانهای غولآسا، ازجمله شرکتهایی با فعالیتهای فنی – تخصصی و دهها هزار کارمند، سبب شده است تا مدیران اینگونه شرکتها نتواند مستقیماً بر عملیات آن نظارت مشخصی و دستاول داشته باشند، ناگزیر بر جریان گزارشهای مالی و آماری متکی میشدند. تقریباً تمامی تصمیمات تجاری تا حدی بر اساس اطلاعات حسابداری گرفته میشود. دامنه این تصمیمات از مسائل کوچکی چون صدور مجوز کار یا خرید ملزومات اداری تا تصمیمگیری درباره تغییر نوع تولید یا انتخاب بین خرید یا اجاره بلندمدت یک کارخانه جدید، گسترده است. سیستم کنترل داخلی درباره قابلیت اتکای اطلاعات حسابداری که مبنای اخذ اینگونه تصمیمات قرار میگیرد، به مدیریت اطمینان لازم را میدهد.
تصمیمات مدیریت به صوت رویههای شرکت درمیآید و این رویهها باید به تمام قسمتهای شرکت ابلاغ و اجرای آن بهطور منظم پیگیری شود. تا مؤثر باشد. سیستمهای کنترل داخلی نسبت به رعایت رویههای یادشده، اطمینان لازم را به وجود میآورد. مدیریت همچنین، مسئول مستقیم نگهداری از مدارک حسابداری و تهیه صورتهای مالی مناسب و قابلاتکاست. ساختار کنترل داخلی از ایفای چنین مسئولیتی اطمینان میدهد. سرانجام، مؤثر بودن محیط کنترلی به ویژگیهای کارکنان آن محیط بستگی دارد. بدین ترتیب، شیوههای مدیریت نیروی انسانی و سیاستهای مربوط به استخدام، آموزش، ارزیابی، ارتقا و پایان خدمت کارکنان، اثر عمدهای بر مؤثر بودن محیط کنترلی دارد. روشهای مؤثر مدیریت نیروی انسانی میتواند سایر ضعفهای موجود محیط کنترلی را جبران کند. (میگز و دیگران،1384).
2-16-اهداف کنترل داخلی در بخش عمومی
اهداف کنترل داخلی در بخش عمومی ازنظر شکل کلی تفاوت چندانی با اهداف کنترل داخلی در واحدهای انتفاعی بخش خصوصی ندارد در بخش عمومی نیز کنترل داخلی به فرآیندی اطلاق میگردد که بهمنظور کسب اطمینان منطقی و معقول از تحقق اهداف سهگانه زیر توسط مراجع ذیربط طراحی و اجرا میشود.
1-اهداف عملیاتی: بر استفاده اثربخشی و کارآمد از منابع اقتصادی مربوط میشوند.
2- اهداف گزارش دهی مالی: بر تهیه صورتهای مالی قابلاعتماد مربوط هستند
3-اهداف رعایتی: بر رعایت قوانین و مقررات حاکم بر واحدها مربوط هستند
برای روشن شدن ویژگی خاص اهداف سهگانه فوق در بخش عمومی که با تأثیرپذیری از ویژگیهای محیط فعالیت حاصل میشود، توضیحاتی به شرح ذیل ضروری است (باباجانی،1381).
2-17-مسئولیت پاسخگویی
مسئولیت پاسخگویی که سابقه حیاتش هم پای حیات نظامهای سیاسی مردمسالاری است، ریشه در فلسفه سیاسی داشته و مفهوم امروزی آن بر ارکانی نظیر پذیرش «حق دانستن حقایق» و حق پاسخخواهی برای مردم، استوار است در جوامع دارای نظامهای سیاسی مردمسالار، مردم از طریق انتخابات قدرت قانونی خود را به نمایندگان خویش تفویض مینمایند لیکن حق پاسخخواهی و دانستن حقایق را برای خود محفوظ میدارند. در این قبیل جوامع مقامات منتخب در قبال اعمالی که انجام میدهند؛ در برابر شهروندان مسئولیت پاسخ گوئی دارند؛ و شهروندان نیز بهعنوان صاحبان حق، حقایق را در مورد اعمال مسئولین بر مبنای حق طبیعی «دانستن و پاسخخواهی» بهصورت علنی و مستقیم و یا از طرق نمایندگان قانونی خود پی گیری و مطالبه مینمایند، در فرآیند مسئولیت پاسخگویی هر دو طرف «پاسخ گوی و پاسخخواه» با استفاده از ابزارهای مناسب، در ایفای این مسئولیت و ارزیابی آن مشارکت میکنند (باباجانی، 1381).
2-18-مسئولیت پاسخگویی و ساختار کنترل داخلی
همانطور که قبلاٌ بیان گردید در جوامع مردمسالار، مقامات منتخب در قبال مقامات مافوق و مقامات منتخب در برابر شهروندان و در سطوح مختلف، مسئولیت پاسخگویی دارند. مفهوم مسئولیت پاسخگویی که از ویژگیهای محیط فعالیتهای سازمانهای عمومی نشأت میگیرد، معیار قابل قبولی برای ارزیابی عملکرد مقامات مذکور محسوب میشود تحقق و ایفای مسئولیت پاسخگویی مستلزم بهکارگیری سازوکارهایی مناسب بوده و به همین دلیل ساختار کنترل داخلی شامل محیط کنترلی، سیستم حسابداری، روشهای کنترل و غیره به طریق مقتضی در فرآیند تحقق مسئولیت پاسخگویی فعالیتهای غیرانتفاعی بخش عمومی مشارکت دارند. به دلیل اهمیت مسئولیت پاسخگویی ساختار داخلی فعالیتهای غیرانتفاعی دولت و سایر مؤسسات بزرگ بخش عمومی و همچن
ین فعالیتهای بازرگانی که از یارانه درخور ملاحظهای استفاده مینمایند تحت تأثیر ویژگیهای محیط فعالیت و مسئولیت پاسخگویی قرار میگیرند بهبیاندیگر بهرغم تشابه ویژگیهای کلی کنترلهای داخلی بخش عمومی و خصوصی نظیر اجزاء کنترل داخلی و هدفهایی که سیستم کنترل داخلی دنبال مینماید، ویژگیهای اختصاصی این اجزاء و اهداف در بخش عمومی و خصوصی با یکدیگر متفاوتاند. دلیل این امر آن است که ساختار و اهداف کنترلهای داخلی در بخش عمومی، تحت تأثیر ویژگیهای ساختاری، خدماتی و کنترل فعالیتهای بخش مذکور قرارگرفته و اجزاء سیستم کنترل داخلی و چگونگی نیل به اهداف آن، در مقایسه با فعالیتهای بخش خصوصی از تفاوتهای درخور ملاحظهای برخوردار میگردد (باباجانی، 1381).
2-19-مقدمهای بر ضرورت انجام تحقیق
حجم انبوه اطلاعات تولیدشده در محیط فعالیت سازمانهای انتفاعی و غیرانتفاعی و عدم امکان تجزیهوتحلیل، پردازش و گزارش اینگونه اطلاعات به شیوههای سنتی ما را ناگزیر به استفاده و بهرهبرداری از سیستمهای اطلاعاتی حسابداری کامپیوتری (CAIS) مینماید. ضرورت گسترش، اتکا و بهکارگیری اینگونه سیستمها در بخشهای مختلف فعالیتهای اقتصادی و تجاری دولت باعث شده است تا شرایط، الزامات و فاکتورهای مؤثر بر اثربخشی سیستمهای اطلاعاتی
